آخرین اخبار
کد مطلب: 74166
کانديداي دولت، قاليباف و کانديداي اصلاح‌طلبان سه قطب اصلي انتخابات خواهند بود
تاریخ انتشار : 1393/01/01
نمایش : 828

در اين گفت‌وگو مي‌خوانيد:

اصلاح طلبان حتما در انتخابات شرکت مي‌کنند ارائه يک کانديداي مناسب يکي از مشکلات مهم احمدي نژاد براي حضور موثر در انتخابات است

قاليباف نتوانسته صورت بندي جامع از گفتمان پيشرفت را ارائه کند در انتخابات آينده شخصيت‌ها حرف اصلي را خواهند زد نه گروه‌ها اصلاح طلبان کانديدايي با ظرفيت رهبري اصلاحات ندارند گفتمان پيشرفت رقيب گفتمان عدالت در آينده خواهد شد حضور موفق در انتخابات رياست جمهوري، مستلزم ارائه يک گفتمان فراگير است

به گزارش سلام لردگان به نقل از  خبرگزاري فارس، با هرچه نزديک‌تر شدن به زمان انتخابات رياست جمهوري سال 92 فضاي سياسي کشور نيز به سمت جدي‌تر شدن حضور گروه‌ها، احزاب و کانديداهاي مختلف در انتخابات رياست جمهوري پيش مي‌رود.

همين موضوع بهانه‌اي شد تا در گفتگويي تفصيلي با «پرويز اميني» جامعه شناس و  تحليلگر مسائل سياسي به بررسي مرزبندي‌ها و قطب‌بندي موجود در فضاي انتخاباتي کشور به خصوص مولفه‌هاي مهم و تاثيرگذار در پيروزي هر کدام از گروه‌ها بپردازيم.

در اين گفتگو تلاش شده است تا برخي از مسائل به صورت مبنايي‌تر و با توجه به نحله فکري و فلسفي آن‌ها مورد بررسي و تاثير آن در انتخابات آينده رياست جمهوري مورد تحليل قرار گيرد.

فارس:مهم‌ترين مولفه‌هاي موجود براي موفقيت در يک انتخابات باتوجه به تجربه‌هاي تاريخي چيست و درچه مواردي قابل تعريف است؟ 

بحث گفتمان باتوجه به تجربه تاريخي 30 سال گذشته در برگزاري انتخابات توسط جمهوري اسلامي، به خصوص انتخابات رياست جمهوري يک مولفه مهم و اساسي است.

فارس: کمي بيشتر در مورد ماهيت بحث گفتمان و نحله فکري و سياسي آن لطفاً صحبت کنيد.

گفتمان در واقع نتيجه چرخش فلسفي است که در قرن بيستم اتفاق افتاد و به چرخش زبان‌شناختي موسوم است. تا پيش از اين چرخش عمده مسائل فلسفي در رابطه بين ذهنيت و سوژه تعريف شده و فيلسوفان مختلف نيز براساس همين تقسيم‌بندي‌ها شناخته مي‌شدند.

به عنوان مثال فيلسوفي همچون دکارت معتقد بود که ما قادر به شناختن ذات جهان نيستيم و آنچه که ما مي شناسيم، در حقيقت تصوري است که از جهان بيرون در داخل ذهن خود ساخته‌ايم.

*گفتمان، محصول فلسفه قرن بيستم است

اين رويه تا قرن بيستم که دانش پديدارشناسي رابطه بين ذهنيت و جهان را متحول کرد، ادامه داشت.

اما فلاسفه زبان‌شناختي کل ماجرا را تغيير مي‌دهند و مي‌گويند زبان سازنده واقعيت است. اساساً در چنين فلسفه اي رابطه بين جهان و ذهن منتفي است و آنچه موضوع بحث قرار مي‌گيرد، رابطه ذهن و زبان است و نظريه گفتمان براساس همين رابطه ذهن و زبان شکل مي گيرد.

در حقيقت برپايه اين نظريه؛ جهان براساس رابطه ذهن با زبان تعريف مي‌شود و از طريق همين رابطه است که نظام‌هاي معنايي شکل مي‌گيرد که ما جهان را بر اساس آن در ذهن خود مي‌سازيم. در چنين تعريفي ما واقعيت‌ها را کشف نمي‌کنيم، بلکه آنها در ذهن خود مي‌سازيم.

فارس: نقش گفتمان‌ها در اين ميان چيست؟

تحليل‌هاي گفتماني نيز چنين پيش‌فرض‌هاي معرفتي را مبنا قرار مي‌دهند و مي‌گويند ارتباط شما با جهان از طريق يک نظام معنايي برقرار مي شود.

به عنوان مثال در مکاني سيلي اتفاق مي‌افتد. در اين نظريه اين گونه گفته مي‌شود که تعريف شما از اين واقعيت به چيزي بستگي دارد که از سوي زبان شما به آن اطلاق مي‌شود. 

اگر شما نظام ديني در ذهن داشته باشيد آن واقعه را قضا و قدر الهي توصيف مي‌کنيد و اگر نظام گفتمان سياسي در ذهن شما باشد، آن را ناشي از بي‌کفايتي دولت مي‌دانيد. از اين‌رو در نظريه گفتمان درک شما از واقعيت نسبي است و بسته به نظام معنايي است که از جهان در ذهن داريد.

پس بسته به اينکه ما چه نظام معنايي در ذهن داشته باشيم، درک‌ ما نيز از جهان متفاوت است.

فارس: در اين صورت تمام تعريف‌ها نسبي خواهد شد؟

درحقيقت نسبي‌گرايي يکي از ويژگي‌هاي نظريه گفتمان است. زماني که شما نظريه گفتمان را به رسميت مي‌شناسيد، به معناي اين است که واقعيت را از نگاه خود به رسميت مي‌شناسيد و از همان ابتدا دسترسي مستقيم به واقعيت را منکر مي‌شويد.

فارس: رابطه اين نظام معنايي با سياست چگونه تفسير مي‌شود؟

 شما زماني که با اين نظام‌هاي معنايي يا گفتماني روبه‌رو مي‌شويد، نبايد به دنبال اين باشيد که آيا اين نظام معنايي با واقعيت ارتباطي دارد يا نه. سؤال اصلي اينجا است که اين گفتمان با کدام سازمان قدرت، نزديکي بيشتري دارد و چه درکي را از قدرت مشروعيت مي‌بخشد.

*تعريف نظام مردم سالاري ديني، در قالب گفتمان، مشروعيت بخشيدن به اصول و فرضيات غربي است

 يعني شما اگر به دنبال نظام ليبرال دموکراسي که عناصري همچون آزادي و رأي مردم را در خود دارد، هستيد نبايد گول اين مسئله را بخوريد که چنين مسائلي واقعيت دارد، بلکه در حقيقت اين گفتمان سازمان قدرتي از طريق اين عناصر مي‌چيند و قدرت پشت‌سر آن را مشروعيت مي‌بخشد.

 زماني که ما از لفظ گفتمان مردم‌سالاري ديني استفاده مي‌کنيم به معناي اين است که در گفتمان مردم سالاري ديني ،مردم موضوعيتي ندارد بلکه موضوع اصلي مسلط کردن يک سازمان قدرت است.

در حقيقت تعريف کردن نظام مردم سالاري در قالب يک گفتمان عملاً مشروعيت بخشيدن به همان اصول و فرضيات غربي است که متاسفانه در ادبيات سياسي ما نيز رواج پيدا کرده است.

فارس: اگر مي‌شود اين مسئله را در فضاي سياسي کشور به صورت عيني‌تر بررسي کنيم.

در واقعيت سياسي نيز گفتمان سياسي آن نظام معنايي است، که بر فضاي عمومي شما سيطره دارد و اغلب جامعه از مسير اين گفتمان با جهان ارتباط برقرار مي‌کند و مطالبات خود را حول و حوش آن نظام معنايي مطرح مي‌کنند.

از اين‌رو زماني که يک نظام معنايي بر روي بخش اعظمي از يک جامعه مسلط شد، در آن زمان مي‌توان آن را يک گفتمان سياسي ناميد.

*حضور موفق در انتخابات رياست جمهوري، مستلزم ارائه يک گفتمان فراگير است

اينکه جامعه براساس چه واقعيت معنايي جهان را درک کند و بسيار مهم است و مسائلي همچون فقر، بيکاري يا تورم نيز در همين نظام معنايي مطرح مي‌شوند.

در زمان جنگ شما يک گفتمان انقلابي را داريد که با وجود فقر و جنگ، آنها را طوري تئوريزه مي‌کند که واکنش جامعه نسبت به زمان حال بسيار متفاوت است.

با اين تفاصيل حضور موفق در عرصه انتخابات رياست جمهوري مستلزم اين است که شما گفتماني را ارائه کنيد، که بخش اعظم جامعه بتوانند آن را درک کرده و مناسبات خود را براساس آن تعريف کند.

در چنين حالتي دو مسير در مقابل شما قرار دارد، اول آنکه يک نظام معنايي و در حقيقت گفتماني  بسازيم که فراگير و قدرت در برگيرندگي داشته باشد.

فارس: چنين گفتماني بايد چه ويژگي‌هايي داشته باشد؟

اول بايد گفتمان شما براساس يک واقعيت اجتماعي تعريف شود و در مرحله دوم شما بايد کاراکتري داشته باشيد که بتواند آن را باز توليد کند.

ويژگي سوم آن است که اين گفتمان بتواند حلقه‌هاي متکثر را به هم متصل  و مطالبات مختلف را مانند يک نخ تسبيح به هم وصل کند. مثلاً گفتمان سازندگي در زمينه‌اي اجتماعي مطرح مي‌شود که شما يک دوره قناعت و رياضت را داريد و زمينه براي بازتوليد گفتمان سازندگي فراهم است.

اصلاً يکي از اصلي‌ترين ويژگي‌هاي نظري گفتمان اين است که هر گفتمان مسلط ضد خود را مي‌سازد و گفتمان سازندگي نتيجه مستقيم تسلط گفتمان مقاومت در دهه شصت است.

*گفتمان سازندگي محصول گفتمان مقاومت و گفتمان توسعه سياسي محصول گفتمان سازندگي بود

در دوره آقاي هاشمي نيز به علت تسلط فضاي گفتمان سازندگي بر فضاي کشور گفتمان آزادي در کشور شکل گرفت.

در چنين فضايي آقاي خاتمي به عنوان تجلي و کاراکتر اين گفتمان نيز حضور دارد. ويژگي ديگر آن نيز قابليت اتصال گروه‌هاي اجتماعي مختلف در قالب کاراکتري به نام آقاي خاتمي است که خرده گفتمان‌ها را به هم متصل مي‌‌کند.

توسعه سياسي هم نماد گفتمان مقابل سازندگي است که آزادي را به ارمغان مي‌آورد و نخبگان به آن رأي مي‌دهند و هم نماد مقابله با آقاي هاشمي است که گروه‌هاي مخالف سازندگي را نيز به سمت خود جلب مي‌‌کند.

*احمدي‌نژاد عدالت را در قالب يک گفتمان فراگير تعريف کرد

در دوره آقاي احمدي‌نژاد نيز زماني که شما دو گفتمان توسعه اقتصادي و توسعه سياسي را پشت‌سر گذاشته‌ايد و هر کدام ظرفيت‌هايي به وجود آورده است، بستر براي گفتمان عدالت فراهم است و شخصي نيز پيدا مي‌شود که مي‌تواند نماد اين گفتمان باشد. شخصي مانند احمدي‌نژاد که مي‌تواند خرده گفتمان‌ها را در بحث عدالت باسازي کند.

به عنوان مثال عدالت را به عنوان يک ارزش ديني در طبقه حزب‌اللهي و در بين طبقات ضعيف جامعه به عنوان ارزش عمومي مطرح مي کند.

پس اگر کسي به دنبال اين باشد که چه فضايي گفتماني بايد در جامعه مطرح شود، بايد به گفتمان‌هاي گذشته همچون توسعه اقتصادي، توسعه سياسي و عدالت توجه کند.

فارس: اين گفتمان در شرايط فعلي جامعه چيست؟

آن نظام معنايي که هم‌اکنون مي‌تواند تبديل به يک گفتمان فراگير در جامعه شود، گفتمان پيشرفت است. تجربه تاريخي به ما مي‌گويد که هر گفتمان تاريخي پس از 8 سال افت مي‌کند، چراکه عملاً دوره مصرف آن تمام مي‌شود و اين گفتمان هنوز به صورت جدي مطرح نشده است.

دوم آنکه اين گفتمان بايد براساس يک فضاي اجتماعي باشد. هم‌اکنون تمام نظرسنجي‌ها نشان مي‌دهد با وجود وضعيت سخت اقتصادي آن چيزي که مردم به پيشرفت واقعي بحث فناوري است که در قالب گفتمان پيشرفت قرار مي‌گيرد.

*گفتمان پيشرفت رقيب گفتمان عدالت در آينده خواهد شد

نکته سوم آن است که اغلب مشکلاتي که ما با آن روبه‌رو هستيم، بحث‌هاي اقتصادي است که راه‌حل‌هاي آن در گفتمان پيشرفت قابل بازسازي و مطرح شدن است.

در طول تاريخ تجربه‌هاي متعدد نشان داده شخصي برنده انتخابات است که گفتماني در مقابل گفتمان حاکم ارائه کند. هم‌اکنون گفتمان پيشرفت، گفتمان رقيب براي گفتمان حاکم يعني بحث عدالت است. پس گفتماني که استعداد فراگيري دارد، گفتمان پيشرفت است.‌

فارس:شخصي که اين گفتمان را مطرح مي‌کند بايد چه ويژگي‌هايي داشته باشد؟

شخصي مي‌تواند گفتمان پيشرفت را مطرح کند که نمادهاي اجتماعي اين گفتمان در آن متجلي شده باشد. به عنوان مثال در انتخابات سال 84 آقاي معين با گفتمان آزادي که همان گفتمان آقاي خاتمي بود در انتخابات شرکت کرد، اما رأي وي با ريزش بسيار شديدي همراه بود، دليلش هم اين بود که آقاي معين نمي‌توانست تجلي گفتمان آزادي باشد، از اين‌رو با ريزش غير معمول در آراي طرفدار اين گفتمان روبه‌رو شد.

در انتخابات سال 88 آقاي موسوي تلاش مي‌کرد که جايگزين گفتمان اصلاحات باشد، اما قادر نبود آن گفتمان را در خود بازسازي و متجلي کند.

فارس: چرا گفتمان پيشرفت بيشترين خصوصيت دربرگيري را دارد؟

خصوصيت مهم گفتمان پيشرفت اين است که عناصر مثبت ساير گفتمان‌هاي گذشته را در خود بازسازي کنند.

گفتمان پيشرفت به شما اين امکان را مي‌دهد که آزادي، رشد اقتصادي، عدالت و مردم‌سالاري را در آن بازسازي و مطرح کنيد.

در اين ميان نکته مهم اين است که شما بتوانيد يک نظام معنايي از پيشرفت ارائه دهيد که بتواند خرده گفتمان‌هاي موجود در جامعه را متحد کند. در غير اين صورت اين گفتمان نخواهد توانست که در عرصه اجتماعي پيش روي کند.

فارس: يعني يک گفتمان موفق بايد باتوجه به تمام گروه‌هاي اجتماعي ساخته و ارائه شود؟

خير. گفتمان قابل ساختن نيست. بلکه بايد شما زمينه‌هاي اجتماعي مناسب را تشخيص داده و گفتماني متناسب با آن را ارائه کنيد. در حقيقت گفتمان تمام ويژگي‌هاي مبهمي را که در ذهن اجتماع وجود دارد، در قالب يک نظام معنايي منسجم ارائه مي‌دهد.

*احمدي نژاد و خاتمي هر کدام از گمنام ترين کانديداها بودند

در دو انتخابات رياست جمهوري سال‌هاي 76 و 84، آقايان احمدي‌نژاد و خاتمي با اينکه جزو گمنام‌ترين کانديداها بودند، توانستند نظام معنايي را که در فضاي اجتماعي واقعيت داشت را بسازند و به موفقيت برسند.

 

فارس:نقش گروه هاي مرجع در ارائه اين گفتمان چيست؟

نقش گروه‌هاي مرجع در اين ميان اين است که استعداد موجود در فضاي اجتماعي را تشخيص بدهند و سپس گفتمان مورد نظر خود را از طريق المان‌هاي موجود اجتماعي ارائه بدهند.

وظيفه دوم نخبگان نيز اين است که در ابتدا شخصي که توانايي و تجلي‌بخش آن گفتمان باشد را به ميدان بياورند و اين گفتمان را به گونه‌ايي ارائه بدهند که بتواند تمام خواسته‌هاي گروه‌هاي مختلف اجتماعي را بازسازي کند، البته در شرايط فعلي که جامعه ما تکثر زيادي دارد، اين کار دشوار است.

فارس: مسير ديگري هم در بازي گفتمان‌ها در انتخابات رياست جمهوري قابل تصور است؟

اميني:مسير دوم در انتخابات رياست جمهوري آن است که گفتمان‌هاي ارائه شده نتوانند به خوبي پيش رود و ويژگي‌هاي گفته شده را برآورده کنند. در اين صورت ما شاهد رقابت خرده‌ گفتمان‌ها با يکديگر خواهيم بود.

*درصورت عدم ارائه گفتمان فراگير، شاهد رقابت خرده گفتمان‌ها خواهيم بود

در چنين شرايطي هرکسي که از پايگاه اجتماعي مشخص‌تري برخوردار باشد، بهتر مي‌تواند عمل کند. به عنوان مثال ما در انتخابات 84 شاهد خرده‌ گفتمان‌ها با يکديگر بوديم؛ هم‌اکنون نيز فضاي متکثرتر از سال 84 است و اگر يک گفتمان فراگير ارائه نشود ما شاهد رقابت خرده گفتمان‌ها خواهيم بود.

فارس: يعني انتخابات 92 سال تولد گفتمان پيشرفت خواهد بود؟

خير.گفتمان پيشرفت از سال 84 به بعد در حال ساخته شدن است. توجه کنيد آقاي احمدي‌نژاد در سال 84 ويژگي‌هايي دارد که درست در مقابل ويژگي‌هاي اصلاحات ايستاده است.

آقاي خاتمي نخبه‌گراست، اما آقاي احمدي‌نژاد نخبه‌ستيز است. آقاي خاتمي توده‌ستيز است و آقاي احمدي‌نژاد توده‌گراست. آقاي خاتمي در بحث سياست خارجي، گفت‌وگوي تمدن‌ها را مطرح مي‌کند و آقاي احمدي‌نژاد هولوکاست را به ميدان مي‌آورد.

*سياست خارجي از مهمترين مولفه هاي گفتمان پيشرفت است

در کنار اين بايد به اين مساله توجه داشته باشيد که حتي اگر گروه‌هاي سياسي نيز نظام معنايي پيشرفت به عنوان گفتمان مسلط را بشناسند، باز هم تعاريف آنها از اين گفتمان متفاوت است.

اول اينکه مردم را در نظام معنايي خود چه تعريف مي‌کنند؟ نخبه، توده‌ و يا تلفيقي از اين دو.دوم اينکه عدالت را چطور تعريف مي کنيد؟مؤلفه سوم مسئله سياست خارجي است. شرايط واقعي به ما مي‌گويد که يکي از متغيرهاي مهم در نظام معنايي گفتمان پيشرفت بحث سياست خارجي و رابطه نظام جمهوري اسلامي ايران با دنيا است.

*تسليم شدن و مقاومت هر دو در گفتمان پيشرفت قرار مي‌گيرند

يک راه تعريف سياست خارجي در اين گفتمان توسعه روابط خارجي با غرب در راستاي توسعه اقتصادي است تا سياست مقابله‌جويانه با غرب را تغيير دهيم. نکته‌اي که در برنامه چهارم توسعه نيز به آن اشاره شده است.

گرايش مقابل در مقابل اين گفتمان بحث مقاومت است که به عنوان راهي براي پيشرفت آن را ارائه مي‌دهد.

در نهايت اينکه جامعه کدام گزينه را انتخاب مي‌کند بسته به اين است که چه تبييني از اين دو راه حل و نظام معنايي ارائه شود. اگر شما نتوانيد چنين کاري را انجام دهيد در نهايت نخواهيد توانست مردم را اقناع کنيد.

فارس: کدام قرائت از گفتمان پيشرفت قابليت پذيرش اجتماعي بيشتري را دارد؟

براي گفتمان مقاومت زمينه‌هاي اجتماعي فراواني وجود دارد که يکي از آنها سابقه جمهوري اسلامي ايران در مقاومت است که در مقابل نمونه‌هاي مشابه همچون نظام پهلوي و مصر بعد از دوره انورسادات قرار مي‌گيرد.

*پيشرفت در بحث هسته‌اي در قالب دو عنصر استقلال و پيشرفت تئوريزه شد

مصر پس از دوره انورسادات به عنوان يک متحد استراتژيک در نظام غرب تعريف شده است، اما امروز اين کشور پس از 30 سال چه وضعيتي دارد. اين درحالي است که ما در نقطه مقابل مصر قرار داريم و  از اين کشور پيشرفته‌تر هستيم. ترکيه نمونه ديگر اين مسئله است.

اين کشور در دوران نظاميان کاملاً لائيک و هم‌پيمان کشورهاي غربي بود، اما از لحاظ اقتصادي به هيچ عنوان موفق نبود و به عنوان يک نمونه از بحث تورم بالاي اقتصادي در دنيا شناخته مي‌شد، ولي زماني که رهبران اسلام‌گرا به قدرت رسيدند ترکيه شاهد يک پيشرفت واقعي در اقتصاد بود.

از اين‌رو تئوريزه کردن نظام معنايي شما به گونه‌ايي که قابل پذيرش باشد، بسيار مهم است.

در بحث هسته‌اي نيز ما شاهد بوديم که مسئله‌ توسعه انرژي هسته‌اي در قالب دو عنصر استقلال و پيشرفت تئوريزه شد و جامعه نيز حاضر بود تا هزينه‌هاي آن را بپردازد، از اين‌رو اقتصاد مقاومتي نيز بايد به گونه‌اي تعريف شود که مقاومت آن معطوف به پيشرفت باشد.

 

فارس: جامعيت گفتماني چه نقشي در اين بين دارد؟

در نظام معنايي پيشرفت يکي از گزينه‌هاي مهم براي اين مفهوم جامعيت آن است. در چنين گفتماني عزت و استقلال بايد به عنوان شاخصي از پيشرفت تعريف شود.

در اين گفتمان مدلي همانند کره جنوبي و ژاپن قابل قبول نيست چراکه شما بايد در مقابل تکنولوژي عزت و استقلال سياسي خود را بدهيد.

*در گفتمان پيشرفت، پيشرفت اقتصادي بايد به عنوان يک پيشرفت درون‌زا ارائه شود

در گفتمان پيشرفت بايد اين پيشرفت اقتصادي در قالب يک بسته جامع ارائه شود. در اين گفتمان پيشرفت اقتصادي بايد به عنوان يک پيشرفت درون‌زا و عميق ارائه شود که شاخصه اصلي آن علم و فناوري باشد.

به عنوان مثال در بحث هسته‌اي برخي تصور مي‌کنند که پاکستان و هند نيز جزو کشورهاي هسته‌اي هستند در حالي که آنها قابليت و تکنولوژي هسته‌اي را در اختيار ندارد بلکه تنها سلاح هسته‌اي را ساخته‌اند.

ايران، برزيل و ژاپن علاوه بر کشورهاي عضو شوراي امنيت سازمان ملل که سلاح هسته‌اي هم در اختيار دارند، تنها کشورهاي جهان هستند که هم فناوري چرخه سوخت هسته‌اي و هم انرژي هسته‌اي را در اختيار دارند.

بنابر اين اگر شما بخواهيد به سمت تعاملي در عرصه سياست خارجي حرکت کنيد، که اراده سياسي شما تحت تأثير اراده سياسي ساير کشورها قرار بگيرد به هيچ عنوان به يک رشد مستقل دست پيدا نمي‌کنيد که در گفتمان پيشرفت مطرح است.

*فکر مي‌کنيد در شرايط فعلي سياسي کشورها زمينه براي ارائه يک گفتمان فراگير مطرح شده است يا نه؟

در شرايط فعلي همان گونه که گفتم ادبيات و فضاي سياسي کشور بسيار عقب‌تر از بحث‌هاي اين چنيني است و هنوز فضا وارد حوزه گفتماني نشده است.

اگر ما شاهد يک گفتمان فراگير در کشور باشيم رقابت اصلي بين گفتمان حاکم و گفتمان فراگير ارائه شده است، در غير اين صورت رقابت بين خرده گفتمان‌ها خواهد بود.

*اگر موافق باشيد، به طور جدي وارد بحث قطب‌بندي انتخابات کشور شويم. شما فکر مي کنيد قطب بندي گروه هاي سياسي در انتخابات رياست جمهوري سال 92 چگونه باشد؟

به نظر من انتخابات رياست جمهوري سه قطب اصلي خواهد داشت. يک قطب را احمدي‌نژاد و نماينده وي شکل خواهد داد و حتماً يک قطب موثر خواهد بود چراکه احمدي‌نژاد يک طبقه اجتماعي طرفدار خود را دارد که براي آنها کادرسازي انجام داده است و شرايط اقتصادي فعلي  نيز اين پايگاه اجتماعي را چندان تحت تأثير قرار نخواهد داد. رابطه اين پايگاه اجتماعي نيز يارانه‌ها و مسکن مهر خواهد بود. نکته مهم در اين ميان اين است که اين پايگاه اجتماعي چندان جدي گرفته نمي‌شود و تريبون نيز ندارد و قدرت خود را بر سر صندوق نشان مي‌دهد مشکل اصلي جامعه ما اين است که بحث‌هاي نخبگاني تعميم اجتماعي داده مي‌شود درحالي که اين بحث‌ها به هيچ عنوان جنبه اجتماعي و وسيع ندارد.

*ارائه يک کانديداي مناسب يکي از مشکلات مهم احمدي نژاد براي حضور موثر در انتخابات است

با اين حال در اين ميان مشکلاتي بر سر راه احمدي نژاد براي نقش آفريني موثر در انتخابات سال 92 وجود دارد که مهم‌ترين آن اين است که بايد کانديدايي به صحنه آورده شود که بتواند خصوصيات آقاي احمدي‌نژاد را بازسازي کند.

تجربه نشان داده است که تنها حمايت قدرت حاکم از يک کانديدا چندان کارساز نيست و بايد آن کانديدا بتواند ظرفيت‌هاي اجتماعي شخص برتر را نشان دهد و اين يکي از مشکلات آقاي احمدي‌نژاد در انتخابات رياست جمهوري است.

*قاليباف نتوانسته صورت بندي جامع از گفتمان پيشرفت را ارائه کند

قطب ديگر انتخابات که به طور حتم قطب اصولگرايان نيز خواهد بود، آقاي قاليباف است. آقاي قاليباف قادر است گفتمان پيشرفت را با توجه به کارهايي که انجام داده، نمايندگي کند.

با اين حال حضور آقاي قاليباف در انتخابات با مشکلاتي روبه‌رو است، اول آنکه آقاي قاليباف آدم سياسي نيست و اطرافياني که دارد جنس سياسي ندارند.

مشکل دوم آن است که يک صورت‌بندي جامع از گفتمان پيشرفت ارائه کند تا خرده گفتمان‌هاي مختلف را به هم متصل کند در حقيقت زماني که شما رويکرد مدرن از پيشرفت را انتخاب کرديد ارتباط شما با بخش‌هاي زيادي از جامعه قطع مي‌شود در حالي که در انتخابات رياست جمهوري بايد به گونه‌اي بحث پيشرفت را ارائه دهيد که طبقات مختلف جامعه بتوانند آن را باور کنند.

*شکاف قاليباف با طبقه مذهبي ترميم نشده است

از اين‌رو ايجاد يک نظم معرفتي که بازتاب دهنده خواسته‌هاي گروه‌هاي مختلف جامعه باشد يکي از مشکلات آقاي قاليباف است. مشکل ديگر آقاي قاليباف شکافي است که از انتخابات سال 84 با طبقه مذهبي پيدا کرده و آن را ترميم نکرده است در حقيقت موقعيت آقاي قاليباف نسب به سال 84 چالشي‌تر است.

شايد مشکل ديگر آقاي قاليباف در رقابت‌هاي انتخاباتي را بتوان عدم درک عميق از مسئله پيشرفت عنوان که ما هيچ بازتابي از آن نيز در رسانه‌هاي تحت اختيار ايشان نمي‌بينيم، اما آقاي قاليباف با تمام اين مشکلات مي‌تواند يک قطب مهم در انتخاب رياست جمهوري باشد و پايگاه اجتماعي نيز درست در مقابل طيف اجتماعي آقاي احمدي‌نژاد يعني طبقات شهري باشد.

البته اين مسئله نيز آسيب ديگري دارد چراکه آقاي قاليباف اگر نتواند يک گفتمان جامعي ارائه دهد بايد در خرده گفتمان خود به رقابت بپردازد و در اين حالت با اصلاح‌طلبان وجه مشترک پيدا مي‌کند.

*اصلاح طلبان حتما در انتخابات شرکت مي‌کنند

قطب سوم اصلاح‌طلبان هستند که حتماً در انتخابات شرکت مي‌کنند و به دليل آنکه سياست يک امر معطوف به قدرت است و بيرون از قدرت کار سياست معنايي ندارد.

اصلاح‌طلبان يک پايگاه اجتماعي مشخص دارند که با نظام اجتماعي نيز همراه است. آنها به وضوح در انتخابات سال 90 ديدند که با وجود تحريم انتخابات ما شاهد حضور 64 درصدي مردم در انتخابات بوديم؛ اين به معناي اين است که اگر شما در انتخابات شرکت نکنيد آنگاه پايگاه اجتماعي شما توسط يک گروه سياسي ديگر جذب خواهد شد.

از‌ اين‌رو تندترين گروه‌هاي اصلاح‌طلب نيز خواستار حضور در انتخابات هستند و اين مسئله در حالي است که شرايط اجتماعي و سياسي کشور در وضعيتي است که مي‌تواند گفتمان حاکم بر آنها بازتوليد شود.

دليل ديگر حضور آنان در اين انتخابات آن است که اصلاح‌طلبان مي‌توانند يک گفتمان رقيب در مقابل گفتمان حاکم يعني گفتمان عدالت ارائه دهند اما مهم‌ترين مشکل اصلاح‌طلبان اين است که يک تجربه مديريتي در ايران دارند که ارزيابي اجتماعي از آن ناکارآمدي است. شعار آزادي سياسي و اجتماعي مصرف شده است و گفتمان ديگري که بتواند ساير طبقات جامعه را به خود جذب کند ارائه نشده است.

*اصلاح طلبان کانديدايي با ظرفيت رهبري اصلاحات ندارند

چالش مهم ديگر آنان اين است که کانديدايي که بتواند ظرفيت رهبري اصلاحات را داشته باشد؛ ندارند. اصلاح‌طلبان به سه دسته تقسيم مي‌شوند دسته‌اي که در داخل نظام حضور دارند و مطالباتي براي اصلاح‌ دارند، دسته دوم آنهايي هستند که از ساختار خارج شده‌اند و دسته سوم که نماد آنها خاتمي است و حضور آن ها در عرصه سياسي با رويکرد «نه اين و نه آن»است. يعني اينکه نه به طور کامل در داخل حاکميت قرار مي‌گيرند و نه به طور کامل در بيرون از حاکميت و ظرفيت اصلي براي اصلاح‌طلبان جهت متحد کردن لايه‌ اجتماعي همين لايه به رهبري آقاي خاتمي است.

*حضور خاتمي در جريان انتخابات تا بدين حد براي آن‌ها مهم است؟

اصلاح‌طلبان نشان دادند که بدون خاتمي بسيار آسيب‌پذير هستند؛ آقاي خاتمي 20 سال است که در مرز نظام در حال حرکت است نه به طور کامل داخل مي‌آيد و نه از آن خارج مي‌شود و تا امروز آقاي خاتمي مهم‌ترين محل رجوع براي نجات اصلاح‌طلبان است.

*در انتخابات آينده شخصيت‌ها حرف اصلي را خواهند زد نه گروه‌ها

جمع بندي اين مبحث اينگونه‌ است که در انتخابات اخير سه جريان سياسي ياد شده با گفتمان‌هاي مربوط به خود به عنوان قطب‌هاي اصلي انتخابات حضور خواهند داشت اما بايد اين نکته را نيز متذکر شد که جريانات سياسي به اندازه قبل مؤثر نخواهند بود و اين اشخاص هستند که به عنوان نمايندگان گفتمان‌ها در عرصه رقابت سياسي حضور خواهند داشت.

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 



جهت عضويت در کانال های خبري سلام لردگان روی تصاویر کليک کنيد
پیوند
سايت رهبري

دولت

مجلس